عاشقانه ترین حادثه عمرم ،
نیستی و من مصرانه می خواهم بگویم دوستت ندارم. اگر دوستت داشتم که نمی رفتی.
اگر دوستت داشتم که برای جمله « دل به دل راه دارد » تو هم دوستم داشتی. اگر دوستت
داشتم که به قول « از ته دل باید بخوای » خدا تو را به من می داد. اگر دوستت داشتم که
« خواستن توانستن است » می شد. اگر دوستت داشتم که « به یادم باشی به یادت
هستم » می شد.
با تمام اینها مسافر بارانی روزهای پاییزی عمرم، دوستت دارم گرچه این روزها دیگر دل به
دل راه ندارد.
همراه شب های عاشقی، دوستت دارم گرچه، از ته دل خواستن هم کاری
از پیش نبرد. هم بغض همیشه و هرروز، دوستت دارم گرچه خواستن هم توانستنی به
دنبال نداشت. همگام روزهای برفی خاطره ها، دوستت دارم گرچه به یادت بودن هم به
به یادم بودنی به همراه نداشت.
بر گرفته از وبلاگمریم اسکندری دانا
نظرات شما عزیزان:
|