♥♥♥دلتنگ تر از همیشه‎♥‎‏♥♥







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





به چه میخندی تو ؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش ؟ به چه میخندی تو ؟ نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟ یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد ؟ به چه میخندی تو ؟ به دل ساده من میخندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست ؟ خنده دار است بخند . . . . . . گاهی اوقات باید بگذری و بگذاری وبروی …. وقتی می مانی و تحمل می کنی ، از خودت یک احمق می سازی . . . صبر کن سهراب ! قایقت جا دارد؟ آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند … وای سهراب کجایی آخر ؟ … زخم ها بر دل عاشق کردن ، خون به چشمان شقایق کردند… ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش سیری چند ؟ صبــــــــ ـــــــــر کن سهــــــــ ـــــــراب…! قایقت جا دارد؟ من را نیز با خود ببر، اینجا عاشقی بین مردم مرده است . . . . . . من فقط دارم سعی میکنم همرنگ جماعت شوم، اما می شود کمی کمکم کنید! آی جماعت… شماها دقیقا چه رنگی هستید؟ . . . شهر من اینجا نیست ! اینجا… آدم که نه! آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند! و جالب تر ! اینجا هر کسی هفتاد رنگ بازی میکند تا میزبان سیاهی دیگری باشد! . شهر من اینجا نیست! اینجا… همه قار قار چهلمین کلاغ را دوست می دارند! و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد! . شهر من اینجا نیست! اینجا… سبدهاشان پر است از تخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند! . من به دنبال دیارم هستم, شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است! . . . آدمــیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است … ! وقتی میخواهد با منطق حرف بزند ؛ احساساتی میشود … وقتی از احساسش میگوید ؛ آرزوهایش لو میرود … وقتی از آرزوهایش یاد میکند ؛ حسرتش رو میشود … وقتی حسرتهایش را روشن میکند ؛ منطق میتراشد … و اینگونه گند میزند به همه ی روابطش… . . . این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند ! حیف از عشق که زیر دست و پاست … . . . گــــفته باشــــم !.!.! مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛ تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد ! سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی … ! . . . کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام یه باشگاه زیبایی افکار هم داشتیم مشکل امروز ما اندام ها نیستن ، افکارها هستن ! . . . اگر روزی عاشق شدی … قصه ات را برای هیچکس بازگو نکن … این روزها چشم حسودان به دود اسپند عادت کرده ……! . . . هم قــــــــــد شدیم … خدا میداند چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم … . . . روزگاریست همه عرض بدن می خواهند همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند دیو هستند ولی مثل پری می پوشند گرگ هایی که لباس پدری می پوشند آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند عشق ها را همه با دور کمر می سنجند خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط سجاد در 6:14 | |